داستان زیبای سرجه قدیمی ( ساعت آبی ) و قنات های آران و بیدگل به قلم رمضانعلی رحمتیآرانی فعال فرهنگی
👈 از قدیم تابحال شهرستان آران وبیدگل که درحاشیهی کویر مرکزی ایران است باکمبود آب مواجه بوده ازاینرو نیاکان ما باکندن قناتهای طویل آب به دشتهای خود میآوردند، قنات آراندشت تا نزدیک قمصر کاشان بود (حدود۴۰ کیلومتر)😲
👈 بدینجهت آب برای پدران ما ارزش فراوان داشت و برای تقسیم آب بین خودشان (زمانیکه ساعت نبود) از ساعت ساده و دقیقی بنام سَرَجه (بروزن درجه) استفاده میکردند، سرجه (سرقه) ابداع کشاورزان مناطق کویری مانند زواره و کاشان و آران وبیدگل بوده
👈 سرجه (ساعتآبی) از یک تغار یا دیگ پراز آب و یک کاسهی مسی کوچک که دارای یک روزنهی ریز در تهِ آن بود بوجود میآمد
👈 کاسه را روی آب دیگ قرار میدادند از روزنه بهتدریج آب داخل آن میشد، کاسه که پر میشد به ته دیگ میرفت و صدایی میکرد، ازاینرو درتاریکی شب هم دشتبان یا مسئول سرجه متوجه میشد، کاسه را برمیداشت و دوباره روی آب قرار میداد به ازای هر بار آبگیری این کاسه یک سنگریزه کنار میگذاشت و با شمارش سنگریزهها مشخص میشد که فرد کشاورز چه مقدار آب به زمینهای خود برده
👈 زمان آبگیری کاسه بستگی به روزنهی آن داشت، آقایحاجعباس باخدا یکی از کشاورزان بسیار خوب و ساکن چهارسوق آران میگویند: <خُن> (سوراخ) کاسهی ما بهاندازهی چوب کبریت بود و درحدود ۱۰ دقیقه، پُ - رَ - بو (پر میشد) 🤣 حاجعباس، کشاورزی واقعا خوشاخلاق، مهربان، نجیب و دوستداشتنیست که از دیدارش حظ میبرم
👈درسیکه از او آموختم 👈 حدود ۳۰سال پیش پدر مرحومم که براثر کهولت سن دوسه سالی خانهنشین شده بود او تنها کشاورزی بود که همدشتی صالحآبادی خود را فراموش نکرد، گهگاهی به دیدارش میآمد، آنهم با نوبرانهای از محصولش
روح پدرش محمدرضا عموعلی شاد، آرزوی سلامتی و طولعمر برای خودش و خانوادهی خوبش دارم
✓خبرگزاری آران و بیدگل - پرتو کویر
فعالیت اصلی پرتو کویر
در کانال تلگرام و اینستاگرام و ایتا و روبیکا
با آدرس: parto_kavir@