عباس عاطفی منش

 نقد، دشمن امید نیست؛ سکوت در برابر عملکرد است که امید را فرسوده می‌کند

 هیچ تردیدی نیست که نقد، اگر به‌درستی و با نیت اصلاح بیان شود، باید ابزار امید باشد، نه عامل تضعیف آن.

  اتفاقاً نقطه اشتراک همه دغدغه‌مندان شهر آران و بیدگل همین‌جاست:

 امید به اصلاح از مسیر مشارکت عمومی.

 اما در این میان، یک تفکیک مهم نباید نادیده گرفته شود؛ تفکیکی میان «نقدِ عملکرد» و «نفیِ اصل مشارکت».

 

 نقدهایی که در ماه‌های اخیر نسبت به عملکرد شورای شهر آران و بیدگل مطرح شده‌اند، بیش از آنکه بنیان مشارکت را هدف بگیرند، متوجه کیفیت پاسخگویی، شیوه ارتباط شورا با مردم و کارنامه دوره جاری هستند. 

 

 طرح این پرسش‌ها که:

 آیا شورا به‌قدر کافی شفاف بوده؟

آیا حضور اجتماعی مؤثری داشته؟

 آیا از ظرفیت‌های تخصصی بهره برده یا نه؟

 به‌معنای بی‌فایده دانستن رأی مردم نیست؛ بلکه تلاشی است برای معنادارتر کردن همان رأی.

 

 این‌که گفته شود بیان فاصله شورا با مردم یا ضعف‌های ساختاری، ناخواسته به ناامیدی و کاهش مشارکت منجر می‌شود، تنها در صورتی درست است که نقد، جایگزین پاسخگویی شود. 

در حالی که تجربه اجتماعی نشان می‌دهد اتفاقاً آنچه امید را فرسوده می‌کند، نه نقد صریح، بلکه بی‌پاسخ‌ماندن نقدهاست.

 

 جامعه‌ای که سؤال می‌پرسد و پاسخی دریافت نمی‌کند، بیش از جامعه منتقد، در معرض سرخوردگی قرار دارد.

نقد عملکرد شورا، اگرچه ممکن است تلخ یا نگران‌کننده به نظر برسد، اما لزوماً به معنای القای بی‌اثری فرآیند انتخابات نیست. برعکس، بسیاری از این نقدها دقیقاً از این باور نشأت می‌گیرد که انتخابات هنوز ابزار اصلاح است؛ به شرط آنکه مردم با آگاهی بیشتر و بر اساس تجربه دوره‌های گذشته تصمیم بگیرند.

 

 اگر قرار باشد هر نقدی که به عملکرد یک نهاد منتخب وارد می‌شود، به‌عنوان تضعیف مشارکت تعبیر شود، عملاً هیچ مجالی برای یادگیری جمعی باقی نمی‌ماند.

 

 بی‌اعتمادی به نهاد شورا، نه محصول نقد اجتماعی، بلکه نتیجه فاصله‌گرفتن شورا از شفافیت، گفت‌وگوی مستقیم با مردم و پذیرش مسئولیت تصمیمات است. 

اعتماد عمومی زمانی ترمیم می‌شود که نقد شنیده شود، پاسخ داده شود و در صورت لزوم، اصلاح صورت گیرد؛ نه زمانی که نقد، به‌نام حفظ امید، به حاشیه رانده شود.

 

 همه ما می‌دانیم که جامعه محلی آران و بیدگل برای خلق شورایی کارآمدتر در دوره‌های پیش‌رو، به روشنی واقعیت‌ها نیاز دارد. این روشنی، بدون گفت‌وگوی صادقانه درباره عملکرد گذشته و حال به دست نمی‌آید. 

 

 حفظ اعتماد به فرآیند مشارکت، بیش از هر چیز، در گرو این است که مردم احساس کنند رأی آن‌ها تنها ابزار انتخاب نیست، بلکه ابزار نظارت و مطالبه‌گری نیز هست.

 

 نقد، زمانی امیدآفرین است که به پاسخ منجر شود؛ و پاسخگویی، زمانی معنا پیدا می‌کند که نقد، آزادانه و مسئولانه بیان شود.

 

میان این دو، نه تعارضی وجود دارد و نه تناقضی؛ اگر هر دو، با نیت اصلاح و احترام به شعور شهروندان دنبال شوند.

 

 عباس عاطفی منش _ شهروند